1403/2/1
آخرین اخبار
آرشیو موضوعی
آثار
آمار وب سایت
تعداد کاربران آنلاین : 2
بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 251
بازدید هفته جاری : 34
بازدید ماه جاری : 34
بازدید سال جاری : 5621
بازدید کل : 473066
تنبيه و تلقي اشتباه آميز از آن

محمد جانفشان

تنبيه و انتباه در لغت به معني آگاه کردن است و در مفهوم آموزشي و پرورشي آن جرياني است که طي آن کودک يا نوجوان به اين آگاهي برسد که رفتار او از نظر مربي يا پدر و مادر پسنديده نبوده و بايد در رفتار خود تجديد نظر کند اين تجديد نظر در رفتار از طريق آموزشهايي است که به کودک يا نوجوان عرضه مي شود .

انواع تنبيه ها متداول در سيستمهاي آموزشي :

1-  تنبيه بدني يا خشنوت فيزيکي

2-  تبعيض ، تحقير و توهين و خشنوت کلامي

3-  تنبيه در معناي صحيح اگاه کردن و راهنمايي رفتار در جهت تعالي و رشد و بالندگي

ريشه هاي خشنوت از دو ديدگاه:

در مورد ريشه هاي خشنوت در رفتار انسانها دو نظريه وجود دارد:

1-  نظريه زيستي

2-  نظريه تأثير محيط

1- نظریه زیستی

در این نظریه گروهي از دانشمندان معتقدند که انسان به علت ترس از مرگ و محيط خود و براي بقاء خويشتن مجبور به قدرت نمايي و خشونت بوده است گاز گرفتن کودک چند ماهه و لگدزدن و چنگ انداختن او بازمانده رفتارهاي غريزي انسان هاي نختسن است که در سايه آموزش و احساس ايمني به تدريج آن را کنار مي گذراند و سلطه اين بخش از مغز (بخش حيواني) بر رفتار تحت کنترل او در مي­آيد. مادر ضمن محبت و نوازش به کودک مي آموزاند که کودک اين رفتار خشن را کنار بگذارد .

2- نظريه تأثير محيط:

گروهي از دانشمندان معتقدند که کودک انسان ، خشنونت را در محيط مي آموزد و ياد مي گيرد که براي رسيدن به اهداف خود از راه گريه کردن و پا کوبيدن و بعدها از راه تهاجم و زورگويي به خواسته هاي خود برسد بنابراين ياد مي گيرد كه با خشونت و قدرت نمايي و تهاجم نيازهاي خود را برآورده سازد. اين رفتار كم كم دروني شده و بصورت يك الگو به كار گرفته مي شود .

كودكاني كه در كودكي مورد تنبيه پدر و مادر و معلم قرار مي گيرند نه تنها از نظر شخصيتي صدمات غيرقابل جبراني مي بينند بلكه ياد مي گيرند كه در بزرگسالي از اين طريق خواسته هاي خود را بر ديگران مخصوصا فرزندان يا شاگردان خود پياده كنند و به آن ترتيب يك الگوي غلط نسل به نسل ادامه مي يابد .

افرادي كه در كودكي و نوجواني چنين صدماتي را ديده اند در بزرگسالي به دو گروه تبديل مي شوند گروهي قوي نماي ضعيف كش خود شيفته و خود پسند و گروهي ديگر خود ناپسند و حقير و بلاكش تبديل مي شوند .

انواع تنبيهات مجاز :

1- آگاه كردن كودك و نوجوان از رفتار اشتباهش از طريق نگاه تعجب آميز

2- نگاه همراه با اخم و درهم كشيدن صورت و بي اعتنايي به او

3- بيان اين جمله (كار تو مرا ناراحت كرد و از رفتار عجيب تو متاسفم) يا (تو خوبي ولي اين كار تو خوب نيست و مرا ناراحت كرد) يا (من تو را دوست دارم و از اين كارت ناراحت شدم)

4- آگاه كردن از راه قطع ارتباط كودك و نوجوان با وضعيت طبيعي مانند قرار دادن او در اتاق جداگانه در منزل به مدت 5 الي 10 دقيقه بدون بستن در اتاق و يا در صندلي جداگانه در كلاس .

محروميت او از چيزهايي كه دوست دارد . به عنوان مثال :

اسباب بازي ، دوچرخه، دوربين، كامپيوتر و يا اشياء ديگر مورد علاقه او را براي مدتي كوتاه از اختيار او خارج كنيم يا انجام يكي از خواسته هاي او را براي مدتي به تعويق اندازيم .

از رفتارهايي كه شخصيت او را سركوب مي كند يا به اعتماد به نفس و حرمت نفس كودك يا نوجوان لطمه مي زند بپرهيزيم .

تنبيه در مقاطع تحصيلي :

در آموزش و پرورش ما ، از تنبيه يك برداشت سنتي وجود دارد كه امروزه مطرود و غيرقانوني است. در اين نوع برداشت، تنبيه را مساوي شکنجه بدني و برخورد فيزيکي و خشونت و تهديد و توهين و تحقير و سرزنش تلقي كرده اند . ضرب المثل مشهور (تا نباشد چوب تر ، فرمان نبرد ...) نخست انسان را در رديف حيوانات قرار داده و سپس با او رفتارغير انساني را تجويز مي كند و بعضي نيز در وجود او شيطاني را تصور مي كنند كه با كتك رام و آرام مي شود .

امروزه بشر به اين شعور و آگاهي رسيده كه از طريق تشكيل انجمن حمايت حيوانات و حفظ محيط زيست سعي مي كند حتي با حيوانات نيز رفتار خشن صورت نگيرد و عليه كساني كه به حيوانات آزار مي­رسانند اقداماتي قانوني مي شود .

پس چگونه است كه بعضي از ما انسان ها كودكان و نوجوانان عزيزمان را كه هديه هاي خداوند هستند آزار دهيم . كتك مي زنيم ، مورد توهين و استهزاء قرار مي دهيم و عاطفه و انسانيت را در آنان مي كشيم و از آنان موجوداتي بي عاطفه ، بي گذشت ، خشن و آسيب ديده مي سازيم . آيا بهتر نيست كه در نگرش خود به امر تنبيه تجديد نظر كنيم و روش هايي را در پيش بگيريم كه هم به رشد كودك و نوجوان كمك كند و هم به شخصيت عزت نفس و حرمت نفس كودك و نوجوان لطمه اي وارد نسازيم .

تحولات نوجواني :

نوجوانان به علت تحولات دوره نوجواني و وقوع طوفان هورموني و ظهور بلوغ در شرايط حساس بحراني به سر مي برند . اين دوره از سن 12 سالگي شروع ميشود و تا سن 18 سالگي ادامه مي يابد.

برخورد بزرگسالان با نوجوانان بايد برخورد يك انسان عاقل و آگاه با يك وضعيت غيرطبيعي و بحراني باشد.

نوجواني كه از درون ، دچار تنش و اظطراب و تكانش است ما بايد از بيرون آبي بر آتش و مرهمي بر زخم او باشيم نه اينكه از بيرون آتشي بر آتش او بيفزاييم و نمكي بر زخم هاي او بپاشيم . بايد با رفتار خود به او آرامش و اعتماد و اطمينان و ايمني بخشيم و سعي كنيم با عكس العمل­هاي تربيتي او را آرام كنيم.

مشكلات دانش آموزان در كلاس را به طور كلي مي توانيم به دو دسته تقسيم كنيم :

1- مشكلات رفتاري      

2- مشكلات درسي

 

1- مشكلات رفتاري :

حرف زدن با ديگران، درس ساعت بعد را مطالعه کردن، جنب و جوش در کلاس ، آزار رساندن به ديگران ، چرت زدن ، عدم تمرکز روي درس و در عالم خيال رفتن ، تأخير در ورود به کلاس و ... از اين قبيل مشکلات است وقتي ريشه يابي مي کنيم متوجه مي شويم که هريک از اين رفتارها دلايلي دارد و بايد علت را از بين ببريم نه آنکه با تنبيه دانش آموز به قول معروف صورت مسئله را پاک کنيم. با کمک مشاور و مسئولين مدرسه مي توان اين مشکلات را ريشه يابي و به حل آن اقدام نمود البته بعضي از اين رفتارها به روش تدريس و نوع رفتارهاي معلم ارتباط دارد وقتي درس خشک و يکنواخت عرضه شود وقتي درس، زمزمه محبت نباشد و معلم جز تحقير و سرزنش راهي برنگزيند ، وقتي ارائه درس بصورت انتزاعي و ذهني است و براي فهم بهتر درس از وسايل عيني استفاده نمي شود ، وقتي دانش آموز صمّ بکم در کلاس بنشيند و به سخنراني يکنواخت معلم گوش­فرا دهد طبيعي­است خسته مي­شود درس را نمي­فهمد حوصله اش سر مي رود و به کار يا رفتاري غير عادي دست مي يازد براي همه ي رفتارهاي غير عادي بايد راه حل منطقي و علمي پيدا کرد اخراج دانش آموز از کلاس هيچ دردي را دوا نمي کند و نتيجه اي به جز تنفر از مدرسه و درس و معلم را به همراه نخواهد داشت .

2- مشکلات درسي دانش آموزان:

اهم مشکلاتي که دانش آموزان در کلاس دارند به قرار زير است :

دانش آموز درس را ياد نگرفته است دانش آموز تکليف را انجام نداده است ، مسائل مربوط به فصل را حل نکرده است ، تحقيق واگذار شده را انجام نداده است در امتحان کلاسي نا موفق بوده است پرسش هاي کلاسي را جواب نمي دهد ، و از اين قبيل و ...

چنين مشکلاتي را پس از علت يابي مي توان به خوبي با کمک اولياء دانش آموز و همکاري مشاوران حل کرد بدون اينکه به تنبيه و توبيخ متوسل شد.

علت هاي مشکلات درسي:

1-  عدم توجه والدين

2-  نفهميدن درس و لاجرم حل نکردن مسائل درسي

3-  شرايط خاص منزل ، اختلافات والدين، عدم رسيدگي به دانش آموز در منزل از نظر اجراي برنامه و کمبود توجه و عدم تمرکز دانش آموز در کلاس (که علت رواني دارد) ضعف پايه اي، پايين بودن سطح هوشي دانش آموز، روش غلط يادگيري دانش آموز (که غالباً حفظ کردني است)     بي علاقگي به درس که از بي علاقگي به معلم ناشي شده است.

(مکانيسم جابه جايي) محل نشستن دانش آموز در کلاس و نا مناسب بودن جا و يا اطرافيان او، ضعف شنوايي ، ضعف بينايي و سرگرمي هاي گوناگون مانند بازي هاي کامپيوتري افراط در ورزش، رفتن به کافي نت ها و غيره

در تمام موارد فوق يک معلم آگاه با پيگيري و بررسي عميق به علت اين رفتارها پرداخته و جهت رفع آن با کمک والدين و مشاور اقدام مي کند.

تهديد ، تنبيه ، توهين و تحقير و سرزنش به هيچ وجه راه حل نيست و از ده مورد حتي يک مورد را اصلاح نمي­کند تازه اگر نتيجه بدهد از عوارض آن بر شخصيت و اعتماد به نفس و حرمت نفس دانش­آموز نبايد غافل بود.

پيامدهاي تنبيه نابجا

1-  بعضي از معلمان به دلايل بسيار کوچک که با يک تذکر شفاهي و يا با تکرار آن ثبت در دفتر کلاسي مي توان به مشکل پايان داد دانش آموز را از کلاس اخراج مي کنند و او را از دوستانش جدا کرده و از درس و يادگيري محروم مي کنند قصورهايي مانند چند دقيقه دير به مدرسه رسيدن حرف زدن با اطرافيان و به تدريس توجه نکردن به علت اختلال کمبود توجه و تمرکز يا مشکل کم بينايي يا ضعف شنوايي افتادن کتاب و يا لوازم تحصيلي و رفتن زير ميز اختلاف با دانش آموزان کنار دستي و ايجاد مزاحمت، نگاه کردن به جزوه يا کتاب غير درسي يا کتاب درسي ديگر، کشيدن نقاشي هنگام درس و از اين قبيل مشکلات همه در کلاس قابل حلند و معلم مي تواند با زبان محبت آميز او را به خود جلب کند. اگر احتياج به رفتار شديدتري باشد بايد دانش آموز را به اتفاق مبصر به دفتر مدرسه فرستاد و در آنجا پس از ثبت در دفتر انضباطي دوباره به کلاس برگردانده شود زيرا اخراج از کلاس عواقب بدي براي دانش آموز و خانواده او به همراه دارد.

2-  خروج دانش آموز از کلاس درس گاه موجب خوشحالي و رهايي او از رنج نشستن در کلاس  مي شود.

3-  هنگامي که دانش آموز اخراج مي شود در حقيقت از حوزه نظارت معلم و مسئولين خارج شده است در اينجاست که آزاد است به هرکاري دست بزند با هرکسي تماس بگيرد و در کنار     دانش آموزان اخراجي ديگر يا دانش آموزان بزرگتر از خود، آموزشهاي جديد بگيرد و يا به کارهاي دست جمعي دست بزند.

4-  گاه اتفاق مي افتد که دانش آموز اخراجي دور از چشم نگهبان مدرسه از مدرسه خارج شده و براي مدتي در خارج از مدرسه به سر مي برد. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل ...

5-  بعضي از دانش آموزان پس از اخراج از کلاس مزاحم کلاسهاي ديگر مي شوند و نمي گذارند جريان تدريس در کلاس هاي ديگر به خوبي پيش رود يا مزاحم ورزش دانش آموزاني مي شوند که درس ورزش دارند.

6-  گاه دانش آموزان ناآرام پس از اخراج از کلاس در گوشه و کنار مدرسه با هم درگير شده و دعوا مي کنند و يا به کارهاي غير اخلاقي مبادرت مي ورزند و آموزشهاي نامطلوب دريافت مي کنند.

7-  هنگامي که در مقابل يک رفتار دانش آموز عصباني مي شويم خشونت نشان مي دهيم در حقيقت به او آموزش خشونت مي دهيم و رحم و شفقت و گذشت و بخشش را در او نابود مي کنيم و عواقب بعدي اين رفتار در آينده به جامعه و فرزندانمان بر مي گردد.

8-  آثار رواني اخراج از کلاس بر دانش آموزان بسيار سنگين است و خاطره تلخ آن در ناخودآگاه آنان هميشه باقي مي ماند و آثار تحقير آميز آن بر اعتماد به نفس و حرمت نفس او تأثيرات تخريبي به جا گذاشته و در تمام عمر، زندگي او را تحت تأثير قرار مي دهد.

 

اخراج از کلاس يعني اخراج از جمعي که در ميان آنان زندگي مي کند و اين کار به تنهايي فرستادن اوست از ارتباطات اجتماعي و تحقير شايستگي ها و لياقتهاي او. کاري که جامعه با بزهکاران مي کند و آنان را براي مدت طولاني از جامعه و ارتباطات اجتماعي دور نگه مي دارد در حالي که دانش آموز ما بزهکار نيست.

در خاتمه از معلمان عزيز سئوال مي کنم اگر فرزند شما در خانه مرتکب يکي از اشتباهات صورت گرفته در کلاس شد چه مي کنيد؟ آيا او را از خانه اخراج مي کنيد ؟ حتي براي يک ساعت و .... دانش آموزان فرزندان شما هستند.

همراه با آرزوي سلامتي و فرصت خدمت به نونهالان عزيز



نظرات بینندگان انتشاریافته: 0 غیرقابل انتشار: 0
نظر شما
نام و نام خانوادگی:
آدرس سایت:
رایانامه:
متن پیام: