1403/1/31
آخرین اخبار
آرشیو موضوعی
آثار
آمار وب سایت
تعداد کاربران آنلاین : 2
بازدید امروز : 112
بازدید دیروز : 235
بازدید هفته جاری : 1087
بازدید ماه جاری : 5448
بازدید سال جاری : 5448
بازدید کل : 472893
فرزند یکی...دو تا...چند تا.

                                                                                                        نوشته : محمد جانفشان

این ضرب المثل قدیمی را بزرگترها، از مادربزرگ‌ها به خاطر دارند و برای تشویق فرزندان برای فرزندداری به کار می‌بردند و فرزندان هم، غالباً این نظر را به کار می‌بستند و تعداد فرزندانشان فراوان بود. در رژیم گذشته  با تبلیغ شعار                                  "فرزندکمتر، زندگی بهتر" خانواده‌ها از تعدّد فرزندان کاسته‌اند و به دو یا سه فرزند اکتفا کردند. امکانات هم برای دو فرزند یا سه فرزند فراهم بود. بچه‌ها اطاق جدا داشتند و برای پدر و مادرها هم امکان فراهم کردن شرایط مناسب تغذیه، بهداشت و آموزش و پرورش تا حدودی فراهم بود. البته توقّعات مردم و فرزندان هم از جهت رفاه و دیگر امکانات به این اندازه نبود و تقریباً هفتاد درصد مردم در روستاها زندگی می‌کردند و با حداقل زندگی به کشاورزی و دامداری مشغول بودند.گسترش زندگی شهرنشینی و اقامت در حاشیه شهرها و پیدایش توقّعات تازه اعّم از نیازهای اساسی و نیازهای کاذب و ورود بیشتر مظاهر مادّی صنعت سبب مشکلات گوناگونی نظیر کمبود مسکن، نیاز به شغل، طولانی شدن دوره تحصیلات و توقّعات نسل تازه از زندگی شد و خانواده از صورت گسترده به خانواده‌های سلّولی (هسته‌ای) تغییر صورت داد. با این تحولات پی آمدهای جدیدی بوجود آمد از جمله :

  • 1-طولانی شدن دوره تحصیلات. 2- بالا رفتن سن ازدواج. 3- نیازهای وسیع رفاهی. 4- اشتغال زنان در بیرون از منزل. 5- بالا رفتن هزینه زندگی. 6- تورم سالیانه. 7- ترس جوانان از ازدواج و مشکلات بعد از آن. 8- عدم وجود بسته‌های حمایتی دولت برای خانواده‌های پرجمعیت. 9- حذف بیمه‌های درمانی بیش از سه فرزند. 10- تبلیغ شعار« فرزند کمتر، زندگی بهتر» در سالهای قبل.

مجموعه این عوامل سبب شد که سن ازدواج بالا رفته و سن فرزندآوری کاهش یابد علاوه بر این به علت گرانی مسکن و افزایش بیکاری و توقّعات جوانان برای مراسم ازدواج تجملّی و مهریه‌های سنگین، پرهیز جوانان از ازدواج فزونی یافته و در مجموع افزایش طبیعی جمعیت کشور را دچار مشکل کرده است.

ویلیام گلاسر( 2012-1925 ) بنیان گذار نظریه انتخاب و واقعیتهای درمانی معتقد است : که ما نمی‌توانیم رفتارهای کسی را کنترل کنیم.تنها کسی که  می‌تواند رفتارهای ما را کنترل کند، خودمان هستیم و تنها چیزی که می توانیم به دیگران بدهیم: اطلاعات است و نیز ما تصویری از دنیای بیروی در ذهن خود داریم که ارضاء نیازها و خواسته‌ها و واقعیت بخشیدن به این دنیای ذهنی امکان پذیر است.

با توجه به تئوری این دانشمند  قرن حاضر، تا هنگامیکه افراد و خانواده‌ها خود طالب فرزند یا فرزندانی نباشند و داشتن چند فرزند را خود انتخاب نکنند، تمام کوششها و تبلیغات رسانه‌ای و قانونگذاری ناکارآمد است. بنابراین مسئولین باید ابتدا برای زوج‌های جوان امکانات لازم همراه با پشتیبانیهای بعد از تولد فرزندان را فراهم کنند و آنگاه انتظار فرزندان بیشتر را داشته باشند و نیز برای جوانانی که می خواهند مجرد بمانند مضرّات بی همسری و بی فرزندی را توضیح داده و آنگاه آنان خود راه صحیح را آزادانه انتخاب خواهند کرد و دستگاههای دولتی هم باید تسهیلات لازم را در اختیار آنان قرار دهد.

اهمیت تشکیل خانواده :

تشکیل خانواده، یکی از نیازهای سالم و اخلاقی زندگی اجتماعی امروز است و کسانی که تن به ازدواج نمی‌دهند، خارج از هنجار جامعه خود عمل می‌کنند و معمولاً نمی‌توانند ارتباطات وسیعی با دیگران داشته باشند و تقریباً تنها می‌مانند علاوه بر این در سنین پیری و ضعف، این تنهایی آنان را مجبور به پناه بردن به خانه‌های سالمندان می‌کند که این خود مشکلات خاص خود را دارد( رجوع کنید به مطالعات و تحقیقات موجود در مراکز مددکاری اجتماعی تهران) مشکلات ازدواج و تشکیل خانواده به طور خلاصه گفته شد. اکنون ببینیم برای تسهیل ازدواج و تشویق جوانان به فرزندآوری بیشتر چه اقداماتی در دیگر کشورها صورت می‌گیرد :

  • 1-در اختیار قراردادن مسکن‌های اجتماعی به جوانان متأهل .
  • 2-ایجاد شغل و اشتغال جوانان در رشته‌های تخصصی آنان.
  • 3-کمک‌های جدی و ارزشمند در تسهیل ازدواج جوانان.
  • 4-حمایت وسیع از مادران باردار و رایگان بودن تمام امکانات پزشکی برای آنان.
  • 5-برقراری حقوق ماهیانه و تغذیه رایگان برای کودکان تا بزرگسالی مانند کشور انگلستان.
  • 6-امکانات رایگان برای آموزش و پرورش مطلوب فرزندان.
  • 7-بیمه بهداشتی و درمانی تمام فرزندان بدون محدودیت در تعداد.
  • 8-نقش رسانه‌های گروهی و تبلیغات در توضیح عواقب تک فرزندی و یا عدم ازدواج توسط روانشناسان و مشاوران خانواده.

از آنچه بیان شد نتیجه می‌گیریم که تا هنگامی که به موارد فوق توجه نشود گذراندن قوانین و تهیه طرحهای سلبی به هیچ وجه نمیتواند موثر واقع شود و جز به فراموشی سپردن مشکل کاری از آن ساخته نیست.

در خاتمه این بحث به بررسی مشکلات گوناگون تک فرزندی می پردازیم :

مشکلات تک فرزندی و یا بی فرزندی :

  • 1-احساس گناه والدین به خاطر تنها ماندن فرزندشان در بزرگسالی.
  • 2-خودشیفته بار آمدن فرزند به علت مرکز توجه بودن.
  • 3-پناه بردن کودک به دنیای درون و خیال پروری و درون گرا شدن.
  • 4-ناتوانی در مهارت‌های ارتباطی با دیگران و عدم رشد عاطفی به طور کامل.
  • 5-وابستگی و پناه بردن به دوستان( مخصوصاً در نوجوانی و جوانی عوارضی ممکن است دامن او و خانواده را بگیرد. نظیر رفتارهای پر خطر و ...).
  • 6-نداشتن همبازی در منزل و بازماندن از رشد اجتماعی.
  • 7-عدم تحمّل شکست، زود رنجی و شکنندگی.
  • 8-به علت توجه زیاد پدر و مادر، تحمل انتقادپذیری و معایب خود را ندارد.
  • 9-همکاری و همدردی و تعاون با دیگران و سازش را یاد نمی‌گیرد.
  • 10-در دوست یابی دچار مشکل شده و غالباً گوشه گیر و انزواطلب می شود.
  • 11-هنگام جدایی والدین، تک فرزند دچار مشکلات تازه و وسیع تری می شود. چون یکی از تکیه گاههای خود را (پدر یا مادر) از دست می دهد.
  • 12-والدینی که تمام وقت خود را در خارج ازمنزل کار می‌کنند، فرزندانی مضطرب و نگران و وابسته تربیت می‌کنند.
  • 13-احساس تنهایی و بی‌کسی در سنین بالا زیرا هیچ یار و یاوری ندارد تا در هنگام سختی به او کمک کنند.

 

            

                                                                                                            تاریخ : 1392/02/01

                                                                                                              مشاور خانواده



نظرات بینندگان انتشاریافته: 0 غیرقابل انتشار: 0
نظر شما
نام و نام خانوادگی:
آدرس سایت:
رایانامه:
متن پیام: