بازآفرینی در بزرگسالی
نوشته : محمد جانفشان
« یادداشت 1 »
نمیدانم
این لغت بازنشسته را چه کسی ابداع کرد. هرطورکه این لغت را مورد بررسی قرار
میدهم درحق آدمی که بیش از سی سال کارکرده و تجربه اندوخته، صادق نیست.
بازنشسته
ترکیبی از دو کلمه باز و نشسته ساخته شده که در فرهنگ لغت، کلمه باز به
معنای : نام پرندهای که ... مخالف کلمه بسته ... در معنای دوباره مثل
بازگفتن، بازخواندن، بازگشت و بازگشایی و...
مجموع این
دوکلمه را چگونه معنی کنیم : کسی که دوباره نشسته. باز بلند پروازی است که
نشسته و شده مرغ خانگی و معناهای غیرموجه دیگری که بعضی از همکاران از آن
استخراج کردهاند. بهرحال این کلمه با ابعاد منفی آن هر آدم سالم و جوانی
را دچار افسردگی میکند چه رسد به کسی که روزی برای خودش کسی بوده و شغل و
مقامی داشته است.
دوره
بازنشستگی را بهتر است دوره بازآفرینی بنامیم چرا که در طول سی سال تجربه
اندوزی و صیقل خوردن، فرد می تواند فرصتهای جدیدی برای فعالیت ایجاد کند و
از اطلاعات و مهارتهای علمی و اجتماعی در حوزهای جدید، بهره برداری نماید و
موفقیتهای جدیدی کسب نماید. انسان موجودی انعطاف پذیر است و قادر است در
هر کاری که اراده کند موفق از آن بیرون آید. در زندگی اقوام و ملّتهای
گوناگون فراوانند افرادی که از کارگری، باربری، رانندگی، آشپزی، خدمتگذاری
و... به مشاغل بسیاری بالایی رسیدهاند. آنها فرصت بازنشستگی را به
بازآفرینی تبدیل کردهاند. چه خوب بود که به جای بازنشسته میگفتند :
بازآفرین و بازنشستگان میشدند: بازآفرینان. آنوقت میدیدیم که چگونه این
نیروی عظیم به خلاقیت و تلاش دوباره میپرداخت.
« یادداشت 2 »
پیر بوردیو(pierrebourdieu)
جامعه شناس عصر حاضر فرانسه است. او کسی است که در مقابل کسانی که سرمایه و
ابزار تولید را زیر بنا میدانستند و تغییرمالکیت سرمایه و ابزار تولید را
در جهت نفع کارگران پیشنهاد می کردند موضوع سرمایه نمادین را مطرح کرد.
بوردیو میگوید در هر جامعهای سرمایههای گوناگون، علاوه بر سرمایههای
مادی گفته شده وجود دارد که ما به بازدهی آن توجه نداریم. هر انسانی از نظر
بوردیو در میدانهای گوناگونی بازی می کند. سرمایه اجتماعی، سرمایه هنری،
اعتبار و حیثیت های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و ورزشی... همه جزء
سرمایههای یک جامعه هستند. بازآفرینان ما، چنین سرمایه بزرگی را در اختیار
دارند و از آن غافلند. هر یک از آنان می توانند به عنوان یک مشاور،یک
راهنما، یک صاحب تدبیر در جامعه با هزینه بسیار کم مورد بازآفرینی قرار
گیرند و متأسفانه بسیاری از آنان درگوشه و کناری خزیده و با در خود
فرورفتگی و افسردگی و یأس، دست به گریبانند.
البته قابل
ذکر است که گروهی از آنان نیز در میدانهای مختلف به فعالیتهای سازنده و
مفید اشتغال دارند. این همان بازآفرینی و بهرهگیری از سرمایه نمادین است.
شیخ بزرگ سعدی عزیز چه خوب فرموده :
مرد خردمند و ادب پیشه را عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه آموختن با دگری تجربه بستن به کار
« یادداشت 3 »
فرهنگ
ایرانی، فرهنگی است اصیل و بارور. در این فرهنگ همیشه افراد مسن از احترام
ویژهای برخوردار بودهاند. همه جا بزرگان قوم و قبیله در امور مختلف مورد
مشاوره و نظر خواهی قرار میگرفتند. پیران قوم از احترام خاصی برخوردار
بودهاند و رهبر و راهنمای قوم و قبیله بودهاند و کلمه پیر که در ادبیات
عرفانی ما بسیار مورد استفاده قرار گرفته، به معنای راهنما و کسی که راه را
میشناسد به کار رفته است.
تعجب
میکنم که اینهمه لغت برای افراد مسن به چه دلیل ساخته شده در حالیکه در
فرهنگ جامعه ما پیران ارزش والایی دارند. پیرمرد، پیرزن، کهنسال، سالخورده،
سالمند، مسن، گرانسال، عجوز، عجوز بازنشسته و اسامی توهین آمیز دیگر که از
ذکر آن خودداری میکنم. در حالیکه برای گروههای سنی دیگر یک یا دو کلمه
بیشتر نداریم. شیرخواره، کودک، خردسال، طفل، نوجوان و جوان مجموعاً کلماتی
است که برای گروههای سنی مختلف نامگذاری شده است.
حالا بفرمائید که برای این پیران محترم چرا اینهمه نامهای حقارت آمیز گذاشته شده است، با اینهمه بار منفی ؟
خواجه حافظ عزیز چه خوب فرموده :
قد خمیده ی ما، سهلت نماید، اما بر چشم دشمنان تیر، از این کمان توان زد
گاه
دیدهام که گروهی از بازنشستگان در کنار خیابان یا کنار مغازهای هر روز
مینشینند و روز را ظهر و عصر را شام میکنند و بعد راهی خانه میشوند.
بعضی فعالیتهای ساده در دوره بازنشستگی نه تنها فرد را از احساس عاطل و
باطل بودن رهایی میدهد بلکه مانع بروز بیماری افسردگی، درگیری با همسر و
اطرافیان میشود حتّی درآمدهای جزئی کارها می تواند، کمکی به هزینه زندگی و
هزینه سفرهای خانوادگی کند.
مطالعه
کتاب در کتابخانه عمومی شهر، یادگیری کامپیوتر، زبان خارجی، بهره مندی از
اینترنت، نوشتن خاطرات زندگی گذشته برای فرزندان، گلکاری و باغبانی در
صورت امکان و سبزیکاری در گلدان و تولید نیاز خانواده، پرورش طیور و بعضی
از حیوانات خانگی و نگهداری از باغ، پیاده روی و ورزش روزانه به طور منظم
شرکت در انجمنهای ادبی و شوراها و مشاغل نظیر آنچه گفته شده همه از
فعالیتهایی هستند که مانع احساس افسردگی و کسالت فرد بازنشسته می شوند.
فعالیت شخص در میان اعضاء خانواده، سرمشقی برای فرزندان شده و احترام خاصی
برای شخص میآفریند.
« یادداشت 4 »
جین کوهن((Gene Cohen
استاد روانشناسی دانشگاه واشنگتن در کتاب خود به نام "سنین خلاقیت" از
شخصی به نام "پیت لازوویک" نام میبرد که در سن 73 سالگی پس از بازنشستگی
با دوستانش یک گروه تئاتر تشکیل داد و امروز که در سن 93 سالگی به سر
میبرد گروه او با سرپرستی ایشان یکی از گروه های پرتماشاگر تئاتر است. او
هنگامیکه خود را برای بار دیگر ارزیابی کرد، متوجه شد که یکی از علایق او
در گذشته بازیگری بوده است. این علاقه را با کوششی تازه، بارور ساخت و موفق
شد به علاقه اش تحقق بخشد.
در کشور
خودمان، بسیارند کسانی که در سنین هفتاد و هشتاد سالگی هنوز کار میکنند و
حتّی در بخش تولیدکشاورزی به کار مشغولند. می دانید چرا ؟ چون مارک
بازنشستگی به آنان نزدهاند. امروزه درکشورهای صنعتی، خانههای سالمندان پر
است از این بازنشستگان که به علت همین برچسب کار نمیکنندو روزگار را در
انتظار نقطه پایان سپری میکنند.
با توجه به مطالب گفته شده خلاصهای از فعالیتهایی را که یک «بازآفرین» میتواند انتخاب کند فهرست وار مرور میکنیم:
- 1-به کار گرفتن تجربههای گذشته در بازار کار آزاد، به عنوان کارمند یا مشاور.
- 2-ارتقاء سطح دانش و آموختهها از طریق شرکت
در کلاسهای آموزشی مانند کلاسهای کامپیوتر، اینترنت، زبانهای خارجی و
ارتقاء سطح تحصیلات دانشگاهی.
- 3-شرکت در انجمنهای علمی ادبی، اجتماعی و فعالیت عملی در این انجمنها مثل سخنرانی، ارائه مقاله، کنفرانس و ...
- 4-شرکت در شورای شهر، محله و شوراهای دیگر.
- 5-عضویت در کتابخانهها و مطالعه و تحقیق در این مکانها و انتشار حاصل مطالعات خود در نشریهها و کتابها.
- 6-تنظیم یک برنامه ورزشی مرتب با دوستان مثل پیاده روی، حضور در پارکها برای ورزش و ...
- 7-ایجاد سرگرمیهای شخصی در خانه برای خود
مانند گلکاری و پرورش گل و سبزیکاری در گلدان، صنایع دستی، آموزش نقاشی و
پرورش پرندگان و طیور.
- 8-نوشتن خاطرات زندگی و کار و آنچه که دانستن آن برای فرزندان و دیگران جالب است.
- 9-تحقیق و مطالعه و انتشار حاصل مطالعات و تحقیقات به صورت کتاب و یا انتشار آن در مجلّات.
- 10- شرکت در فعالیتهای مردمی و انسانی و کمک رسانی به ناتوانان و بیماران و نیازمندان.
آنچه
گفته شده خلاصهای از فعالیتهایی است که هر بازآفرین می تواند با انتخاب
یک یا چند فعالیت، دوران لذت بخشی را برای خود فراهم کند.
امید است که این نوشته انگیزهای برای فعال شدن بازآفرینان عزیز باشد.
نظرات بینندگان
|
|
انتشاریافته:
0
|
غیرقابل انتشار:
0
|
|
|