فوارهها (غزل)
فوارهها، شکوه دروغین با آنکه گونه گونه و رنگینند
این آبهای رنگی دست افشان آن آبهای خفتهی سنگینند
این حوضهای رنگی موجآگین آن آبهای گنده و چرکینند
این ماهیان خفته به رنگین آب آن ماهیان تشنه دیرینند
مرغابیان سنگی بی پر تمثیل روزهای غم آگینند
این جوجههای عاقل بازیگوش نسل عقاب و تخمه شاهینند
مرغان عشق، غم زده، درخویشند مجنون زبی وفایی شیرینند
شمشادهای سبز غبارآلود یادآور طبیعت رنگینند
سروان سرفراز، کنار با در خویشتن خزیده و غمگینند
در معرض چراغ، ماهی و فوار اسبان چه بیسوار و چه بی زینند
زنجیرهی چراغ و چراغانی بر بام شب، چو خوشهی پروینند
این قطرهها که سوی فرازین محکوم لحظههای فرودینند
فوارهها اگر که شود خاموش مر گ غرور را همه میبینند
محمد جانفشان آذر 1392
نظرات بینندگان
|
|
انتشاریافته:
0
|
غیرقابل انتشار:
0
|
|
|